شب شده بیا آغوشت را بگشا نبض زندگی ام در خواهش یک شب بخیر تو می زند دریغ مکن بودنــت آرامشے ست که تزریــق مے شود درون رگ هــایم با حس نفس هــایت تکثیــر مے شود درون من مبتــلاے تو شده ام اے دلیل هر تپــش قلب من عزیزِ قلبم???? لابه تموم خستگیات تموم دلشوره هات یادت باشه ینفر هست که همه ی غماتو به جون میخره یه نفر که تا ابد یه پناهگاه امنِ واست ینفر که واسه خندوندنت جونشم میده زنـدگـی با خیال تو عشــق اسـت وعشق نڪَاه عاشقانه ے مــن به تــوست ڪه ڪَره خــورده است درایـوان خیال آغوشت و کودِتایِ چِشمٰانِ تو درقلب من چشمانت با من چه کردند که خودم قوانینم را زیر پا گذاشتم و آدم دیگری شدم قلاب کن جانم را به جانت دستم را به دستت نباشی نفس تنگ است دلم تنگ است دلم که هیچ دنیا هم تنگ است صدایت در گوشم زمزمه می شود نگاهت در ذهنم مجسم ولی من تو را می خواهم نه خیالت راشبت ستاره باران صــدای تــــــو قشنگترین صدای دنیاست چشمات خوشگل ترین رنگو داره صورتت زیباترین ترکیبیه که خدا آفریده اصلا تو خلاصه ای هستی از همه قشنگیا تو نقطه شروع همه اتفاقات خوب زندگی ام هستی و بهترین هدیه از سوی خداوند عشقم نسبت به تو حد و مرزی ندارد دوستت دارم و در صفحه شطرنج زندگیم تمام مهره هایم مات مهربانی ات شد و من با اسب سفید قلبم به سوی تو تاختم تا بگویم شاه دلم دوستت دارم
:: برچسبها:
دلنوشته غم فراق ,
|